راهرو بیمارستان: در افکارم غرق بودم داشتم میرفتم به سمت راه پله. روپوش سفید هم نداشتم و لباس عادی بیرون تنم بود! یه نفر از یکی از اتاقهای بستری بیمار صدا زد: "آقا شما". در حین که داشتم به طرف صدا برمیگشتم ببینم کیه فکر کردم حفاظت فیزیکی بیمارستان هست و احتمال داده من همینجوری دارم بیکار اینجا میچرخم! و جملهی همیشگی " آقا دانشجو پزشکی هستم!" را آماده کردهبودم که بگم. دیدم دکتر سجادیه است. لبخندی زدم و نگاهم را به زمین انداختم و رفتم در اتاق ایستادم. استاد گفت:" بیا داخل." اشاره کردم به خودم گفتم:" استاد روپوش همراهم نیست." خندید گفت:" میگم بیا داخل بهانه نیار." رفتم کنار بقیه دانشجوها ایستادم. احساس بیگانگی می کردم. همه روپوش داشتن اما من با لباس شخصی بینشون بودم. استاد گفت:" خب بگو پنتاد TTP چیه؟!" منم شروع کردم به جواب دادن:" تب، ترومبوسیتوپنی، آنمی همولیتیک میکروآنژیوپاتیک، افزایش کراتینین، اختلالات عصبی." استاد گفت:" خب حالا توضیح بده چطور." مکانیسم هم توضیح دادم. استاد گفت:" می خواستم بدونم هنوز یادته!" منم صرفا یه لبخند زدم. رو کرد به بقیه گفت:" سوال هم که می پرسم از شما، باید برم یکی از تو راهرو پیدا کنم بیاد جوابشو بگه! برید برا روز آینده نفری 100 بار پنتاد TTP را بنویسید بیارید تا یاد بگیرید!" خداحافظی کردم و استاد هم با همان لبخندهای همیشگی جواب داد و بدرقه کرد تا در خروجی بخش! نفرولوژی بسیار عالیه.
درباره این سایت